فرض کنید شما دچار درد شکم هستید ممکن است دلیل این درد مشکلی در حفره شکمی شما باشد مانند زخم معده و دوازدهه. ممکن است مشکلی در شکم نداشته باشید اما مناطق مریوط به فرماندهی دستگاه گوارش در مغز شما در حال تحریک شدن باشند. این تحریکات ماهیت الکتروشیمیایی دارند و عمدتا "اورا" نام دارند.
اوراها قسمتی از میگرن یا تشنج هستند و زمانی رخ می دهند که امواج الکتریکی منتشر شده از نقاط تحریک پذیر مغز به قسمتهای خاصی از مغز می رسند. بر اساس اینکه امواج مذکور کدام منطقه مغز را تحریک کنند علائم متفاوتی مثل مشکلات شکمی، بینایی، شنوایی، تعادلی، اختلالات حسی در اندامها و حتی مشکلات حرکتی ایجاد خواهد شد.
اما این علائم ممکن است بدون وجود مرکز تحریک کننده خاصی در مغز رخ دهند و ممکن است در سطح شبکه های مغزی اتفاق بیفتند. در این حالت به آنها اورا نمی گوییم بلکه از اصطلاح دردهای عصبی، یا اصطلاح دقیقتر و علمی آن SSD استفاده می شود.
این SSD در واقع مخفف Somatic Symptome Disorder می باشد. با معنای تحت الفظی "اختلال علامت جسمی".
اصلا توصیه نمی کنم این معادل فارسی را به ذهن بسپارید. اصولا شما در این مواقع دو راه پیش رو دارید یا برای مفهوم جدیدی که یاد گرفته اید مثل هر نوزاد تازه متولد شده ای یک اسم انتخاب کنید که البته بهترین اسم، خلاصه نام علمی آن است مثل SSD در مثال بالا و یا اینکه اسم علمی آن را به زبان مادری خود ترجمه کنید که علاوه بر اینکه شما را ناگزیر به بخاطر سپردن اصطلاحی طولانی تر می کند، ممکن است به مفهومی که درک کرده اید آسیب هم بزند. پس بحث ما در این مقاله SSD خواهد بود که با یک مثال مفهوم آن را برای شما کاملا روشن می کنم.
سری بزنیم به سه بیماری که در هفته های گذشته ویزیت کردم: علی ۳۵ ساله با کمردرد که هنگام کار بدتر می شود.
مریم ۳۲ ساله که کمردرد داشت و موقع کار دردش کمتر می شد اما بطور کامل از بین نمی رفت.
و زهرا ۲۸ ساله که درد کمرش موقع کار کاملا از بین می رفت.
بعد از شرح حال کامل و معاینه تشخیص آنها به این صورت بود:
علی: بیرون زدگی دیسک کمر
مریم: مشکل جزئی در ستون فقرات به همراه مقداری اضطراب
زهرا: صرفا افسردگی و اضطراب
علی با مسکنهای ساده و آموزشهای لازم در حال حاضر کاملا حالش خوب است و مشغول کار.
مریم هم با آموزشهای لازم در زمینه بهداشت ستون فقرات و مشاوره همکارروانشناس حالش خیلی بهتر است.
زهرا به همکار روانپزشک ارجاع داده شد و با تشخیص افسردگی و SSD تحت درمان قرار گرفته است. کمردردش بهتر شده اما تا درمان کامل افسردگی به عنوان عامل زمینه ای SSD راه زیادی پیش رو دارد.
|
پس نکته بسیار مهم این است که SSD ممکن است به تنهایی وجود داشته باشد و فرد هیچ مشکل جسمی نداشته باشد یا اینکه فرد مشکل جسمی هم داشته باشد و همزمان از ایرادی در جسم و اختلالی در ذهن یا همانSSD رنج ببرد(مثل مریم).
اما وقتی کار سخت می شود که فرد همزمان که مشکل جسمی شدید دارد، SSD هم داشته باشد. بیماران زیادی را به یاد دارم که دچار بیرون زدگی شدید دیسک گردن یا کمر بودند و توسط جراح زبردست هم درمان شدند اما چون به جنبه SSD دردشان توجه نشده بود، دردهایشان با همان شدت قبل باقی مانده است.
از زاویه ای متفاوت نگاه کنیم، بسیاری از بیماران من مبتلایان به میگرن مزمن هستند که جهت درمان با بوتاکس به من مراجعه کرده اند.
با وجود اینکه اغلب بیماران(بالای ۷۰ درصد) به بوتاکس میگرن پاسخ می دهند اما به هرحال تعدادی از بیماران جواب نمیگیرند. من متوجه شده ام که از این سی درصد بیماری که بوتاکس سردردهایشان را مهار نمی کند تعداد زیادی همزمان SSD هم دارند.
بطور مثال بیمارانی دارم که قبل از مراجعه به من انواع داروهای اعصاب، داروهای تشنج و داروهای قلبی را با دوز بالا برای درمان میگرن استفاده کرده بودند(توضیح اینکه برای درمان میگرن از برخی داروهای اعصاب، داروهای تشنج و داروهای قلبی استفاده می شود). اما کماکان درگیر سردردهای شدید و طاقت فرسا بوده اند. برای این بیماران بوتاکس انجام داده ایم و اما سردردها باقی ماندند. آیا این افراد در دسته سی درصد غیر پاسخگو به بوتاکس قرار داشته اند؟ در این موارد با اضافه کردن یک داروی اعصاب با دوز کم بیمار بطرز غیر قابل باوری سردردهایش کنترل می شود! همان بیماری که داروهای اعصاب، آن هم با دوز بالا و در کنار کلی داروی ضد میگرن دیگر، قبلا هیچ تاثیری برایش نداشته است. چه انفاقی افتاده است؟
میگرن این بیماران بطور کامل به بوتاکس جواب داده بوده اما جزء SSD کماکان باقی بوده و سردرد می داده است. الان جزء SSD هم درمان گرفته و سردردها خداحافظی کرده اند! این اتفاق ممکن است برای متخصصین سایر رشته ها هم رخ دهد...مثلا دکتر گوارشی که بعد از درمان زخم دوازدهه به بیمار مختصری داروی ضد افسردگی می دهد یا متخصص روماتیسم که در کنار داروهای روماتیسم از داروهای اعصاب هم استفاده می کند.
البته شخصا فقط موارد خفیف SSD را درمان می کنم، آن هم تنها در صورتیکه مشکل اصلی بیمار جسمی باشد(مثل میگرن یا دیسک کمر). این درحالی است که به عنوان یک متخصص مغز و اعصاب که اتفاقا به کارکردهای خلقی و شناختی مغز بسیار علاقمند است و در این زمینه ها مطالعه فراوان کرده، می توانم درمان موارد متوسط تا شدید SSD را هم انجام دهم اما بهرحال یک روانپزشک در این موارد بر من ارجح است(شما می توانید یک مسیر را با هواپیما یا اتوبوس طی کنید. بهرحال مسیر طی می شود اما کیفیت سفر متفاوت خواهد بود).
بنابراین تمام مواردی که مشکلشان فقط SSD است و نیز بیمارانی که مشکل جسمی هم دارند اما در عین حالSSD جزو غالب علائم آنهاست باید توسط روانپزشک و در صورت صلاحدید روانپزشک با کمک روانشناسان درمان شوند.
پیشنهاد می کنم حتما ویدئو زیر را در زمینه دردها و مشکلات عصبی ببینید: