مغز فرمانده بدن است
درک ما از جهان پیرامونمان در مغز اتفاق می افتد، بطور مثال این چشمها نیستند که می بینند، دیدن در قسمتهای پشتی مغز اتفاق می افتد و چشمها فقط یک گیرنده مکانیکی هستند. به همین ترتیب گوشها نمیشنوند، پوست لمس نمی کند، زبان نمی چشد و بینی بو را حس نمی کند. تمام این اعضا صرفا گیرنده هستند و مغز است که همه این حواس را درک میکند. وقتی دچار هیجان میشوید و قلب شما به تپش می افتد، وقتی که عاشق می شوید یا زمانی که قلب شما سرشار از اندوه است؛ تمامی این حسها در مغز است که تجربه میشود و نه در قلب. پس تمام احساسات ما از شادی و غم، ترس و وحشت و ...در مغز حس می شوند.
اما مغز فرمانده حرکتی بدن ما نیز هست. همین الان که چشمهای شما این نوشته را دنبال میکند، مغز شما طبق مکانیسمی بسیار پیچیده، به عضلات چشم دستورهای متعددی برای دنبال کردن صحیح کلمات می دهد. دستورات پیچیده ای از مغز باید صادر شود تا شما بتوانید صحبت کنید. حتی یک غذا خوردن ساده هم مستلزم ارسال پیامهای مغزی فراوان به زبان، عضلات دهان و حلق شماست. بسیاری از این پیامها از قسمتهای اتوماتیک مغز(سیستم عصبی خودکار) صادر می شوند و شما متوجه حرکات پیچیده ای که در حلق شما رخ می دهد تا غذا به اشتباه وارد مجاری هوایی شما شود نمی شوید.
کارکرد صحیح قلب و ریه و دستگاه گوارش و تولید مثل شما نیاز مند تنظیمات دقیق مغزی است. حتی قطر عروق خونی شما هم بواسطه دستورات مغزی(سیستم عصبی خودکار) تنظیم می شود.
برای یادگیری مغز به زبان ساده با من همراه باشید.