کاوه با مشکل تمرکز
کاوه ۱۸ ساله و از دانش آموزان موفق یکی از دبیرستانهای معروف شیراز بوده که از امیدهای رتبه تک رقمی کنکور تجربی به شمار می رفته است. شش ماه قبل از کنکور متوجه می شود تمرکز همیشگی را ندارد و به یک متخصص مغز و اعصاب مراجعه می کتد. برای وی داروی ریتالین تجویز می شود که به عنوان داروی افزایش تمرکز معروف است.
زمانی که به من مراجعه کرد ۲۵ ساله بود و کماکان پشت سد کنکور. روزی چهار قرص ریتالین استفاده می کرد و به شدت دچار ضعف حافظه شده بود.
مشکل کاوه در ۱۸ سالگی یعنی کم شدن تمرکز وی، ریشه در افت کیفیت خواب او داشته است. او بخاطر بالا آوردن تمرکز خود به مصرف کافئین روی آورده بوده، کافئین کیفیت و کمیت خواب او را خراب کرده بوده که خود دلیل اصلی افت تمرکزش بوده است. بجای قطع کافئین و اطمینانبخشی به کاوه، برایش یک داروی محرک دیگر(ریتالین و کافئین هر دو جزء داروهای محرک به حساب می آیند) شروع شده بوده که این اقدام در اوایل تمرکز کاوه را بهتر کرده بود، کاوه می گفت که روزهای اول حس عجیبی بود انگار موتور مغزم با توانایی دو برابر کار می کرد اما بعد از چندی کاوه متوجه میشود که فقط تا ظهر تمرکز بالایی دارد و بعد از ظهرها تمرکزش بشدت افت می کند. پزشک معالج یک دوز ریتالین را هم برای بعد از ظهر تجویز می کند. کنکور برگزار می شود و کاوه با یک رتبه بد، پشت سد کنکور می ماند.
گاهی تلاش در جهت اشتباه، عامل شکستهای ماست
نکات مهم مورد کاوه:
۱. تجویز یک محرک مغز(ریتالین)، کیفیت خواب کاوه را خرابتر می کند و در نهایت تمرکز وی را به شدت کم می کند. اوایل کار کاوه تمرکز خوبی در صبحها داشته اما به دلیل خستگی مغزی ناشی از خواب نامناسب، بعد از ظهرها به شدت افت تمرکز پیدا می کرده. بعد از یک مدت با وجود مصرف صیح و ظهر ریتالین کاوه به سختی می توانسته تمرکزی را که قبل از شروع این دارو داشته را تجربه کند. صرفا بخاطر خرابتر شدن کیفیت خوابش.
۲. کنکور محل تست حافظه درازمدت است و حافظه درازمدت در خواب شکل می گیرد. کاوه با خراب کردن کیفیت خوابش مانع از تشکیل حافظه درازمدت مناسب شده و نهایتا کنکور را از دست می دهد.
اما کاوه در ۲۵ سالگی!
خوشبختانه کاوه پایه درسی خوبی داشت و با وجود اینکه زمان مراجعه به من فقط ۵ ماه به کنکورش باقی بود توانستم کمکش کنم تا با یک رتبه خوب در کنکور آن سال به رشته پزشکی وارد شود. او الان اینترن است و گاهی به من پیام می دهد و می گوید حتی بعد از کشیکهای طاقت فرسا در بیمارستان نمازی( بیمارستان نمازی شیراز بزرگترین بیمارستان جنوب ایران است) دیگر حتی حاضر نیست حتی یک لیوان چای بخورد. اما من چطور کاوه را درمان کردم؟
تمام محرکهای مغز از ریتالین گرفته تا حتی چای و قهوه حذف شد. این مواد با تخریب ساختار خواب کاوه مانع از شکل گیری حافظه دراز مدت می شدند. به همین دلیل مغز خسته کاوه در طول روز تمرکز کافی نداشت و به همین خاطر این مغز خسته ترجیح می داد بجای صرف انرژی برای مطالعه عمیق به بازیگوشی بپردازد.
ضمنا تمام مشکلات دیگری که می توانست کیفیت خواب او را کم کند مثل مشکلات گوارشی او را حل کردیم. کیفیت خواب که درست شد، حافظه و تمرکز هم درست شد. بهمین سادگی!
درصورتیکه شما هم تجارب مشابهی دارید لطفا در قسمت نظرات برایمان بنویسید.